مختصري از تاريخ موسيقي ايران3
در دوران صفوى و قاجار، موسيقى تحت اختيار دربار بود و از اجتماع دور افتاد، اما شكل مذهبى آن در قالب تعزيه و نمايشهاى دراماتيك و نيز توسط نوازندگان و شاعران دورهگرد تداوم يافت، ولي البته از موسيقي كه در دوران اسلامي كاربرد داشت جدا شد و رنگ ايراني اين موسيقي بيشتر شد. اهميت موسيقي در زمان صفويه را مي توان در بناي كاخ چهـلستون و اتاق موسيقي كاخ عالي قاپو مشاهـده كرد. در دوره قاجاريه اين روند به اوج كمال خود رسيد و سيستم ديگري كه بنام دستگاه در دوره صفويه ظهور كرده بود، كامل شد و توسط نوارندگان چيره دست آن زمان به صورت شفاهي به شاگردان سازهايي از قبيل تار، سه تار، كمانچه، ني و سنتور انتقال پيدا كرد و در همين دوران قاجاريه بود كه خط نت امروزي به ايران راه يافت و سنت شفاهي اساتيد موسيقي ايران كه بنام رديف است به خط نت در آمد. از دورهٔ ناصرى به بعد نيز با تأثيرپذيرى از فرهنگهاى ديگر، موسيقي قدرت خلاقهٔ بهترى يافت و دوران تازهاى آغاز شد. با شروع قرن بيستم بهدليل تأثيرات غرب، موسيقى به ميان مردم آمد و رونق تازهاى از جهت آموزش و پژوهش به وجود آمد. در اوايل دههٔ ۱۹۳۰ هنرستان عالى موسيقى در تهران تأسيس شد و آموزش غربى مبنا قرار گرفت. اركستر سمفونيك تشكيل شد و گروه كُر سازماندهى گرديد. در كنار آن موسيقى سنتى ايران طى كنسرتهايى با تلاش علىنقى وزيرى برپا شد.
پس از جنگ جهانى دوم، گروههاى مختلف موسيقى در رشتههاى مختلف و نيز جشنوارههاى متعدد و با حضور هنرمندان بينالمللى در دههٔ ۱۹۷۰ در ايران برپا گرديد و پايتخت، حيات موسيقيايى پرتحركى را شاهد بود. تأثير راديو و تلويزيون نيز در اين مورد بسيار چشمگير بود. هنرستان عالى موسيقى و هنرستان موسيقى ملى و دانشكده موسيقى دانشگاه تهران، دانشجويان را در رشته موسيقىشناسى و آهنگسازى غربى و نيز موسيقى سنتى ايرانى تربيت كردند و بزرگانى در عرصهٔ موسيقى ايران ظهور كردند كه توانستند خدمات ارزندهاى براى اين كشور انجام دهند. از جمله غلامحسين درويش (۱۲۵۱-۱۳۰۵)، استاد روحا... خالقى (۱۲۸۵-۱۳۴۴)، استاد ابوالحسن صبا )۱۲۸۱-۱۳۳۶)، استاد علىنقى وزيري، مهدى بركشلي، و نيز محمدتقى مسعوديه موسيقىشناس.