برج رادكان {چناران}
نه! هيچ چيز در آن جا بيحكمت نيست، درها، پنجرهها، ديوارهاي خشتي كه با پهنا و بلنداي مشخص و زواياي دقيق نسبت به هم قرار گرفتهاند، نور و حتي بادهايي كه بوي خاك خيس اطراف چشمهها را با خود ميآورند و بوي درختان كهنسال باغهاي دوردست را.
نه! هيچ چيز در آن جا بيحكمت نيست، حتّي دشت پهناوري كه برج، تك و تنها در ميانهاش ايستاده است و خورشيدي كه هر روز آرام، از بالاي سر برج ميگذرد و نور را در حفرههايش بازي ميدهد.
«هيچ چيز در برج رادكان بيحكمت ساخته نشده است.»
اين اولين فكري است كه وقتي روبهروي برج رادكان در حوالي شهر چناران ميايستي از ذهنت ميگذرد. آن وقت خستگي راه طولاني را كه تا دشتهاي استان خراسان رضوي آمدهاي، از ياد ميبري و حيرتات وقتي بيش تر ميشود كه اهالي روستا برايت تعريف ميكنند كه؛
برج رادكان چناران تنها برج هزار ساله تعيينكننده چهارفصل، سال كبيسه و آغاز نوروز در ايران است. برجي كه تا چندي پيش باستانشناسان آن را آرامگاه يكي از ايلخانيان ميدانستند، امّا بعدها پژوهشهاي باستانشناسي نشان داد، برج هويتي نجومي دارد و طرّاح آن خواجه نصير الدّين طوسي بوده است. بر اساس نوشتههاي كهن، ستاره شناسان ايران باستان از دريچههاي دوازده گانه برج، ماه و ستارگان را رصد ميكردهاند. برج هم چنين داراي دو در است كه در راستاي طلوع زمستاني و غروب تابستاني طرّاحي شده است.