ايران گشت

این وبلاگ به معرفی جاذبه های گردشگری.سوغات و صنایع دستی استان ها.آداب و رسوم .اعتقادات. آیین ها.گویش ها . بازی ها و غذاهای محلی میپردازد و همچنین انواع راهنمایی های سفر مثل{نقشه . وضعیت آب و هوا و فرکانس رادیو و تلویزیون} را با سرعت بالا در اختیارتان می گذارد. ایران گشت گشتی به تمام ایران

سفره فاطمه زهرا

زنى كه مى‌خواهد اين ختم را بردارد بايد پاك باشد و اين سفره را براى رفع پريشاني، قرض يا ناخوشى و يا به نيت زيارت و يا علت ديگر مى‌اندازد. آن زن ابتدا نيت مى‌كند يا فاطمه زهرا براى اينكه من از اين گرفتارى خلاص بشوم متوسل به تو مى‌شوم و حاجت به تو مى‌آورم.

اين سفره را بايد روز پنج‌شنبه در شب‌ جمعه انداخت و در سه‌ شب جمعه اين كار تكرار مى‌شود. براى دفعهٔ اول بايد مقدار هفت سير و نيم آرد خالص پاك در كسيه سبز كرده به چفت در اطاق بياويزند تا صاحب نذر از زير آرد رد بشود (دفعهٔ دوم ۸ سير و دفعهٔ سوم ده سير و نيم) و صبح آن آرد را در جاى تاريكى كه آسمان نبيند با روغن و شيرينى كم‌كاچى درست مى‌كنند بعد آن را در كاسه مى‌ريزند رويش را سفيد مى‌كشند و دست به آن نمى‌زنند. مخلفات ديگر سفره از اين قرار است، شيرينى ـ آجيل شيرين ـ فطير ـ شربت ـ نان سبزى ـ ميوه و يك ميوهٔ درخت در بسته (هندوانه و يا خربزه) و غيره و موقع ظهر همه كسانى كه دعوت دارند سر سفره حاضر مى‌شوند. بعد روضه خوان روضهٔ پنج تن را مى‌خواند بعد روى كاچى را پس مى‌زنند و جاى انگشت فاطمه روى آن است و همهٔ حضار براى تبرك از آن كاچى مى‌خورند و تنقلات ديگر را ميان خودشان قسمت مى‌كنند. از اين كاچى مرد نبايد بخورد و هر زنى كه مى‌خورد بايد پاك باشد. سفره دوم را هم به ترتيب مى‌اندازند ولى سفره سوم را گرو بر مى‌دارند تا حاجت‌شان برآورده شود (۱).


ختم ‌اميرالمؤمنين

اين ختم داراى نماز مخصوص است كه در چهار شب جمعه مى‌خوانند و قبل از نماز اين شعر را مى‌خوانند:
 
يا اله العامين در باز كن   يا اميرالمؤمنين درخواست كن
مشكلى افتاده اندر كار من   با دو انگشت يدالله باز كن
 
اين نماز دو يا سه ساعت طول مى‌كشد و پس از ادعيه و وردهاى مختلف از حالت طبيعى خارج مى‌شوند و به خيال خودشان در عالم ملكوتى مى‌روند. شب جمعهٔ چهارم كه دست به دامان حضرت مى‌شوند حضرت با يك اسب و شمشير در نظر آن شخص مجسم مى‌شود كه او بدون اراده روى انگشت‌هاى پاى خودش در حالت قيام چرخ مى‌خورد و جلو حضرت قرار مى‌گيرد و تقاضاى خود را به حضرت مى‌گويد بعد به زمين مى‌خورد و بى‌هوش مى‌شود و نتيجه در خواب به او آشكار مى‌شود.


آجيل مشكل‌گشا

براى برآمدن حاجت‌ها و دفع بلاها ماهى يكبار تا هفت‌ مرتبه آجيل مشكل‌گشا بايد گرفت و قصه‌ آن را هم نقل كرد. ماه اول بايد روز جمعه صد دينار به بندند گوشه دستمال و بدهند به آجيل فروش بدون اينكه چيزى بگويند آجيل فروش خودش مى‌فهمد و آجيل را مى‌دهد. آجيل مشكل‌گشا هفت است: خرما، پسته، فندوق، مغزبادام، نخودچي، كشمش، توت‌خشكه، كه بايد ميان هفت نفر تقسيم كرد.


اعضاء بدن

- سر بزرگ نشان عقل و كياست است.
 
- پيشانى بلند علامت دولت است.
 
- ريش كوسه و چشم زاغ نشانه بدجنسى است.
 
- قد بلند نشانه حماقت است.
 
- قد كوتاه نشان زيركى و دانائى و زرنگى است.
 
- ناخن گرفته شده را اگر زير دست و پا بريزند فقر مى‌آورد بلكه آن را بايد در پاشنهٔ در گذاشت تا روزى كه دجال ظهور مى‌كند مانند خار روئيده نگذارد اهل خانه خارج بشوند.
 
- موى سر را اگر سر راه بريزند گنجشك برده و با آن لانه مى‌سازد و صاحب مو سرگيجه مى‌گيرد.
 
- دندان افتاده را بايد سه بار كر داد و سپس دفن كرده در سوراخ ديوار گذاشت.
 
- سر بينى كه سفت بشود علامت سن بلوغ است.
 
- سر بينى بخارد به مهمانى خواهند رفت.
 
- كف پا كه بخارد راه دور مى‌روند.
 
- كف دست راست كه بخارد بايد آن را روى سر پسر اول ماليد تا پول گير آنها بيايد.
 
- كف دست چپ كه بخارد خرج زياد مى‌كنند.
 
- يك عطسه صبر است در جوابش مى‌گويند: عافيت باشد و براى شكستن صبر هفت صلوات بايد فرستاد. دو عطسه علامت جخد (جهد) است بايد تعجيل كرد. چه سالم و چه ناخوش هر كس عطسه بكند مسلماً تا سه روز زنده خواهد بود. (۱)
 
(۱) . خبر: العطاس امان من الموت الى ثلثة ايام. به همين جهت بعد از عطسه بايد شكر خدا را كرد و گفت: 'الحمدالله رب العالمين' . خاصيت آن اين است كه در قبر وقتى نكير و منكر بالاى سر آدم مى‌آيند و سرانسان به سنگ لحد مى‌خورد و عطسه مى‌كند چون عادت دارد الحمدلله رب‌العالمين را خواهد گفت و مسلمانى او بر نكير واضح مى‌شود.
 
۱. اينكه چون از كسى كه عطسه فراز آيد يك ايتها اه‌هو ويريو و يك اشم و هو بيايد خواندن زيرا كه در تن ما دروجى است و پتيارهٔ است كه پيوسته با مردم كوشد تا علتى و بيمارى بر مردم مستولى كند و در تن ما آتش است كه او را چهره خوانند با آن دروج پيوسته كار زار مى‌كند و او را از تن مردم باز مى‌دارد. پس چون آتش بر آن دورج چيره شود و او را هزيمت كند عطسه از بهر آن آيد كه آن دروچ بيرون آيد
 
۲. پس چنان بايد كه اين باز برخوانند و آتش را آفرين كنند كه ديرگاه بماناد تا اين دروج را شكسته مى‌دارد. چون عطسه از كسى ديگر شنود هم اين باز يعنى بيايد گفتن و اين آفرين مينو بكردن - صد در ص ۷ در هفتم' .
 
- هر كس سكسكه بكند به او تهمت مى‌زنند كه چيزى دزديده است تا اين ترس برطرف شدن سكسكهٔ او بشود.
 
- پلك چشم چپ بپرد خوشحالى مى‌آورد.
 
- پلك چشم راست بپرد غم و اندوه مى‌آورد.(۲)
 
(۲) . جستن پلك بالاى چشم راست سلامت خوشحالى بعد از تنگى و از چپ نشانهٔ رسيدن غايبى است و (جستن پلك پائين) از راست غم و از چپ رسيدن خبرى است كه در آرزوى آن باشد و يا از راست بيمارى و از چپ خوشدلى عايد گردد جنات الخلود.
 
- اگر مژهٔ چشم روى گونه بيفتد اجل است بايد آن را برداشت.
 
- هر كس زبان خود را گاز بگيرد در آن ساعت غيبت او را مى‌كنند.
 
- در موقع صحبت بى‌اراده اسم كسى را ببرند معلوم مى‌شود آن شخص در همان ساعت ياد او بوده است.
 
- پس گردن يا روى چشم كسى را ماچ بكند از چشم آنكس مى‌افتد.
 
(صادق هدايت، نيرنگستان)

عروسى

جهاز عروس را كه به خانه داماد مى‌فرستند اول آينه و قرآن و لاله را وارد خانه مى‌كنند و براى شگون اسفند دود مى‌كنند.
 
در شب عروسى اشعار مخصوصى مى‌خوانند (رجوع شود به 'اوسانه' صفحه ۲۴ ـ ۲۵ چاپ اول)
 
هنگامى‌كه عروس را به خانه داماد مى‌برند پسر نابالغى به كمرش نان و پنير مى‌بندند و براى سفيدبختى يك لنگه كفش كهنه عروس را در درشگه پهلويش مى‌گذارند. عروس را كه مى‌آورند داماد بايد پيش باز برود، در هنگام پيش باز داماد به‌طرف عروس نارنج مى‌اندازد و هرگاه عروس آن را گرفت برداماد مسلط مى‌شود. عروس كه وارد خانه شوهر مى‌شود مى‌گويد: 'يا عزيزالله' براى اينكه عزيز بشود. داماد بايد برود بالاى سر در خانه كه عروس از زير پايش رد بشود تا به‌سر او مسلط بشود. موقع ورود داماد در اطاق عروس كفش‌هاى عروس را بالاى در مى‌گذارند تا داماد از زير آن رد بشود. در اين شب داماد به همه زن‌هائى كه در آن خانه جمع‌ هستند محرم است و نقلى كه سر عروس و داماد شباش مى‌كنند هركس بردارد و بخورد اسباب گشايش كار وى مى‌شود. در موقع دست به دست دادن هر يك از عروس و داماد كه در گذاشتن پاى خود در پاى ديگرى سبقت بگيرد زبانش بر سر او دراز خواهد بود، بعد از دست به دست دادن شست پاى عروس و داماد را به هم مى‌بندند و با گلاب مى‌شويند ولى اين كار خيلى تردستى لازم دارد چه هرگاه شست يكى از آنها روى شست ديگرى قرار بگيرد بر سر او مسلط خواهد شد، سپس داماد پول طلا در آن لگن مى‌اندازند و يك رونما هم به عروس خود مى‌دهد و آن گلاب را به ديوار مى‌پاشند كه مايه بركت خانه مى‌شود.
 
رختخواب عروس و داماد را بايد زن يك بخته بيندازد كه هوو نداشته باشد صبح پايتختى از خانه عروس براى وى كاچى غيغناغ مى‌فرستند.
 
در شب زفاف بايد يك زن از طرف خانوادهٔ عروس پشت در اطاق حجله بخوابد.
 
داماد را كه به حمام مى‌برند بايد يك نفر ينگه (يا لنگه) از اقوام معتبر او كه هنوز زن نگرفته باشد دوش به دوش او همه جا برود و بيايد و آن شخص زود زن خواهد گرفت همچنين عروس بايد يك ينگه داشته باشد و ينگه شدن باعث سفيدبختى است (صادق هدايت، نيرنگستان).

آداب عقد

اطاقى كه در آن آداب عقد را به‌‌جا مى‌آورند بايد زيرش پر باشد. زن‌هائى كه موقع عقد در آن اطاق هستند همه بايد يك بخته و سفيدبخت باشند. رو به قبله سفره سفيدى پهن مى‌كنند، آينه‌اى كه داماد فرستاده 'آينه بخت' بالاى سفره مى‌گذارند و دو جار دو طرف آينه مى‌گذارند كه در آنها يك شمع به اسم عروس و يك شمع به اسم داماد روشن مى‌كنند. جلو آينه مشتى گندم پاشيده رويش سوزنيِ ترمه مى‌اندازند بعد پيه‌سوزى از عسل و روغن روشن كرده يك طَشت واژگون مى‌كنند، روى تشت يك زين اسب مى‌گذارند و عروس روى اين زين مى‌نشيند.
 
عروس در هنگام عقد در آينه نگاه مى‌كند و در لباس‌هاى او نبايد گره باشد هم‌چنين بندهاى لباس او بايد باز باشد تا گره در كار وى نخورد.
 
چيزهائى ذيل در سفره سر عقد لازم است:
 
قرآن ـ جانماز ـ قدح شربت ـ نان سنگ بزرگ ـ خوانچه اسفند ـ نان و پنير و سبزى ـ گردو ـ جيوه ـ كاسه آب كه رويش يك برگ سبز باشد ـ دو كله قند كه در موقع خواندن خطبه آدم (دعائى كه در موقع عقد مى‌خوانند) بالاى سر عروس به هم مى‌سايند ـ ميوه و شيريني، هفت جواهر كه در هاون مى‌سايند، در يك قهوه‌جوش قلياب سركه و فلفل سفيد مى‌جوشانند و در قهو‌ه‌جوش ديگر روى منقل دو تخم‌مرغ در هفت ادويه به نيت اولاد مى‌جوشانند كه يكى از آنها را عروس مى‌خورد و ديگرى را داماد. يك نفر هم بالاى سر عروس با نخ هفت‌رنگ زبان مادرشوهر و خواهرشوهر را مى‌دوزد و يا يك زبان از شلهٔ سرخ درست مى‌كنند و آن را زير عروس به زمين ميخكوب مى‌كنند و مى‌گويند: 'زبان مادرشوهر، خواهرشوهر، جارى و پدرشوهر را بستم' .
 
در همين وقت يك نفر قفلى را دايماً مى‌بندد و باز مى‌كندد و همين كه خطبه تمام شد آن را قفل مى‌كند و آن قفل نبايد تا شب عروسى باز بشود براى آنكه داماد با زن ديگرى آشنا نشود.
 
مغز يك فندق را درآورده در آن جيوه مى‌ريزند و سوراخ آن را با موم مى‌گيرند و آن را همراه عروس مى‌كنند تا هم آن طورى كه جيوه در فندق مى‌لغزد دل داماد براى عروس بتپد.
 
پس از انجام مراسم عقد كاسهٔ آب را مى‌ريزند به سر عروس و با كفش‌هاى او شمع‌ها را خاموش مى‌كنند.
 
هفت‌جواهر و جيوه براى سفيدبختى است، آب روشنائى است، برگ سبز خرمى است، روى زين نشستن عروس براى اين است كه به سرشوهرش مسلط باشد. عسل و روغن براى اين است كه چرب و شيرين باشند. اسپند شگون دارد. نان و پنير و سبزى بركت دارد و هرگاه اهل مجلس از آن بخورند هيچ‌وقت دندان درد نمى‌گيرند.

Weblog Themes By iranghasht

<< مطالب جدیدتر ........ مطالب قدیمی‌تر >>

موضوعات

معرفی وبلاگ


این وبلاگ به معرفی جاذبه های گردشگری.سوغات و صنایع دستی استان ها.آداب و رسوم .اعتقادات. آیین ها.گویش ها . بازی ها و غذاهای محلی میپردازد و همچنین انواع راهنمایی های سفر مثل{نقشه . وضعیت آب و هوا و فرکانس رادیو و تلویزیون} را با سرعت بالا در اختیارتان می گذارد. ایران گشت گشتی به تمام ایران

آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1319725
تعداد نوشته ها : 3561
تعداد نظرات : 58
X