نخستين روز از فردينه ماه تبري برابر با 2 امرداد در گاهشماري ايراني
آغاز تاريخ «تبري» يا «مازندراني» همزمان با سال ۳۱ هجري است. پس از در گذشت يزدگرد سوم، «اسپهبد گيل ژاماسبي» پادشاه تبرستان براي آيين نياكان خود پرچم استقلال برافراشت، از آن زمان تاريخ نوين مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در اين سرزمين آغاز گشت.
در گاهشماري مازندراني كه به نام «فرس قديم» شناخته مي شود، سال ۳۶۵ روز دارد و آن دوازده ماه ۳۰ روزه است و ۵ روز به نام «پيتك» يا «پتك»، در سال چهارم يك روز به پتك افزوده مي شود و آن را «شيشك» مي نامند. اين سال، ۶ ساعت و كسري كمتر از ۱ سال خورشيدي دارد و از اين رو ماه هاي آن گردان است و جاي هر ماهش با گذشت ۱۲۸ سال يك ماه پيشتر مي افتد.
ولي همچون سال خورشيدي هر سال تبري نيز به چهار بخش، بهار، تابستان، پاييز و زمستان تقسيم مي شود.
مازندراني ها سال اين گاهشماري را از «اركه ما»(آذرماه) آغاز و به «اونما»(آبان ماه) ختم مي كنند.
پنج روز «پيتك» را هم به پايان «اونما» مي افزايند و هر يك از ماه ها را به ترتيب زير چنين مي خوانند :
اركما يا اركه ماه (آذرماه) arkemah
دما يا ديما (دي ماه) demah
وهمن ما يا وهمنه ماه (بهمن ماه) vahmenemah
نوروز ما يا نرزما يا عيدما (اسفندماه) nerzemah
سيوما يا فردين ما (فروردين ماه) ferdinemah
كرچ ما يا ك'رچ ما (ارديبهشت ماه) kerchemah
خرماه يا هر ما (خرداد ماه) kharemah
تيرما (تير ماه) tiremah
مردال ما يا ملارما (مرداد ماه) mellaremah
شرويرما يا شروين ما (شهريور ماه) sharviremah
ميرما (مهرماه) miremah
اونما (آبانماه) onemah
نظير اين گاه شماري را «امير تيمور قاجاري» در زمان محمدشاه قاجار، در كتاب «نصاب طبري» زير عنوان «اسامي ماه هاي فرس» چنين ياد كرده است :
«... سيوماه و كرچ و هره ماه، تير دگر هست مردال و شروين مير چه اونه ماه واركه ماه است و دي ز پي وهمن و هست نوروز اخير پتك را بدان خسمه زائده به آيين هرگز صغير و كبير مازندراني ها نخستين روز هر ماه را «مارماه» مي نامند و در سپيده دم آن در هر خانه مرد يا زن يا كودكي خوش قد پا به آستانه ي خانه مي گذارد تا به آن خانواده، آن ماه تا آخرين روزهايش خوش بگذرد. نيز در روز «مارما» هر ماه داد و ستد نمي كنند و چيزي به كسي نمي دهند يا نمي بخشند و چنين كارهايي را بدشگون مي پندارند. چگونگي هواي هر روز از پنج روز پيتك را نشانه اي از هواي ماهي از پنج ماه پس از آن مي دانند. اگر هواي نخستين روز پيتك آفتابي باشد هواي روزهاي «اركما» را هم آفتابي مي پندارند. يا اگر هواي دومين روز آن باراني باشد، هواي «دما» را باراني مي دانند، به همين گونه چگونگي «وهمن ما» و «فردين ما» و «نوروزما» مي انگارند.
همچنين هواي هريك از روزهاي طاق «كرچما» را تا چهاردهم، يعني روزهاي اول و سوم و پنجم، سيزدهم، كه جمله هفت روز مي شود، نشان هاي از هواي روزهاي «كرچما» و شش ماه ديگر سال مي دانند.
مثلا اگر آسمان روز اول «كرچما» گرفته و باراني شود، هواي سراسر ماه «كرچما» را گرفته و باراني مي پندارند. يا اگر هواي روز سوم آن باز و آفتابي شود، هواي تمام روزهاي ماه «هر ما» را باز و آفتابي خواهند دانست.
به همين طريق هواي روزهاي پنجم و هفتم و سيزدهم را نشانه هايي از براي هواي ماه هاي «تيرما» «مردال ما» و ... «اونما» مي انگارند اين هفت روز از «كرچما» را «كرچ در» مي نامند و در اين روزها گلكاري نمي كنند، تن نمي شويند، موي سر و چهره نمي تراشند و پشم گوسفند و موي بز نمي چينند و چون معتقدند كه : اگر گلكاري بكنند مار در خانه ي شان آشكار خواهد شد و آشيانه و تخم گذاري خواهد كرد. اگر موي سر بتراشند يا تن بشويند، موي سر و تن و چهره ي شان سفيد مي شود و مي ريزد. اگر پشم گوسفند يا موي بز را بچينند، بيماري و بلا در دام مي افتد.