موضوع بافندگي پارچه «يا بافندگي به طور كلي در ايران» مبحث شايان توجه است. زيرا تن‌پوش از نيازمندي‌هاي اوليه هر فرد است. در قديم هر خانواده مي‌بايست نيازمندي‌هاي ضروري را تا حد امكان خود تهيه و تامين كند. از اين رو هر خانواده در خانه خود در زمان هخامنشيان دستگاه بافندگي داشت. در خانواده‌ها زناني يافت نمي‌شدند كه از بافندگي سررشته نداشته‌باشند (از قديم تا امروز هم در شهرستانهاي ايران اكثر خانواده‌ها به بافتن انواع پارچه و فرش‌هاي عالي مشغولند). اصولاً آشنايي به كار بافندگي از خصوصيات هنري بانوان ايراني و جزء عرضه و شخصيت هر زن ايراني مي‌باشد. اگر زني با آن آشنايي نداشته‌باشد، زن باهنر و خانه دار محسوب نشده و خواستار نخواهد‌داشت‌. در قديم به ويژه دوره هخامنشي حتي ملكه «آميس تريس» (amistris) زن «خشايارشا» هم «با آن كه از همان اوان كودكي و فراگيري بافندگي شايد نيازي به آشنايي با آن نداشتند» از نظر ارائه ذوق و نشانه كمال كه بانوئي با شخصيت و هنرمند است به آن دست برده و براي پادشاه نيز با دست خود پارچه بافته و لباس تهيه كرده بوده‌است. زنان دوره هخامنشي براي پيروي از ملكه و هم چشمي با او و ابراز هنرمندي در بافندگي سعي وافر داشته‌اند. 
«كنت كورث» (quinte curce) مورخ قرن اول بعد از ميلاد اهل روم، گزننون و ديگر مورخان يونان يو رومي مي‌نويسند كه ارغواني، رنگ مرغوب و محبوب پارچه‌هاي دوره هخامنشي بوده‌است و لباس ارغواني، عالي ترين نوع لباس بوده‌است كه هميشه پادشاهان هخامنشي به صورت هديه گرانقدر، مقربين را با آن مفتخر مي‌كرده‌اند.